ارشاک بزرگ می شود
پسرکم سلام عشقم سلام تموم زندگیم حول تو می چرخه
تا دو روز دیگه هشت ماهت تموم می شه و وارد نه ماهگی می شی. گاهی می خوام این زمان رو متوقف کنم و تو که اینقدر شیرینی رو بری خودم فقط خودم نگه دارم... خیلی خودخواهم نه؟
روزها با سرعت باورنکردنی ای می گذرند و من این گذر زمان رو فقط در تو می بینم تویی که هر روز و هر لحظه جلوی چشام بزرگ می شی
دوستت دارم پسر گلم
ارشاک در حال حاضر کارهای زیر زا انجام می ده:
بدون کمک می نشینه
بابا دده ماما گخخخخخخخ بوووووووه می گه
دست می زنه
دیگه دوست نداره تنها باشه
با لیوان آبش خودش آب می خوره
روروئک سواریش پیشرفت کرده
خیلی بیشتر از قبل می خزه و تلاش می کنه چهاردست و پا بشه
و اما ....
چند عکس:
روروئک سواری
آروم بخواب ارشاکم مامان بیداره
ارشاک دوست داره این شکلی توی صندلی غذاش بشبنه
پسر تبدار من که مجبور شد با مامان بابا بره عروسی اینجا خونه شهلا جونه
ارشاک در حال بازی با واکر